......پ
يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۱۷ ب.ظ
شدم مثل این بچه ها که عروسکشون رو گرفتن از صبح انقدر غر زدم نفس عمیق کشیدم تا آروم بشم نشده سرکلاس انقدر خفه بود حالم که دوست داشتم جزوه ام رو پرت کنم اصلا نمی تونستم بشینم هنوزم عصبانیم خیلی عصبانیم فردا میمومم خونه تا تکلیفم مشخص بشه نمی شه اینطوری زندگی کرد دوست دارم زنگ بزنم هرچی دلم میخواد بگم اصلا برم بزنمش گند زده به آرامشم گند زده به همه چیز حالا اینقدر حق به جانبه خیلیه پنجاه روزه دارم با همه میجنگم که اونجا نباشم روز شنبه پدرم میمونه خونه تا من رو برسونه ترمینال مطمئن باشه من رفتم اینجا هم هر روز یه برنامه جدید نمیشه فردا درستش میکنم.
۹۸/۰۸/۱۲