fireopal

آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۶ شهاب
  • ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۳ موفق
  • ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۵ ساخت
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۲۸ بودن
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۱۸ حیف
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۲۵ ایمان

رها شدن

دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ق.ظ

دلم نمی خواد برم خوابگاه انگار یه چیزی توی وجودم تغییر کرده دوست ندارم دوباره با چند نفر زندگی کنم دوست دارم تنها باشم و زندگی کنم الان هم همه درگیر شدن.

ضربان قلبم رو میشنوم بیس و بیقرارم نمی دونم چرا اینطور شدم.

برای ثبت نام که رفتم از امور دانشجویی که خارج شدم چندتا پسر و دختر کناد هم بودند و یواشکز نگاه هم میکردند وقتی نزدیک شدم یکیشون گفت خوب بوده که فهمیدم دوستای او بودند دوستان کسانی که سه سال تمام درگیر بود و من هم درگیر شده بودم جذب شده بود و من پر از سنت که دست و پایم را زنجیر کرده بودند به جز سکوت و درد کشیدن چاره ای نداشتم در آخر کارم شده بود در کلاس پنهان شدن درس خواندن و رها کردن و رها شدن شد تمام شدن درس او و رفتن و حالا دوباره رسیدن به یک نقطه در صورتی که دیگر هیچ حسی نیست قلبم و تمام وجودم درگیر چیزی شده که هربار رهاشدن دوباره بازگشتن است .

۹۸/۰۶/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی