fireopal

آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۶ شهاب
  • ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۳ موفق
  • ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۵ ساخت
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۲۸ بودن
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۱۸ حیف
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۲۵ ایمان

شب

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۳۸ ق.ظ

ساعت دو بیست دقیقه شبه خواب عموم رو دیدم اومد به خوابم بهم گفت زهرا بیا بهم سر بزن هرچی بخوای بهت میدم مدام می گفت الان از خواب بیدار شدم میدونم عموم مرده از درد دارم درد میکشم هربار سر مزارش نرفتم چون دلم طاقت دیدن اون سنگ سیاه رو نداشت نمی خواستم یکی ازرصبورترین و عزیزترین ادمای زندگیم رو زیر اون سنگ تصور کنم یادمه وقتی فوت کرد چه بلایی سر زندگی اومد  هنوزهم وقتی فکر میکنم  هشت ماهه بهم زنگ نزده صداش رو نشنیدم حالم بد میشه منم دلتنگم عمو انقدر دلتنگ که قکر میکنم کاش توی خواب بغلت کرده بودم الان بیام کجا ؟ کجا باید بهت سر بزنم باید بیام زل بزنم به یه سنگ سیاه و بگم سلام عمو نمی تونم دلم نیست ولی اینبار میام فقط به خاطر خودت میام چون جای دیگه ای نیست برای سر زندن چون دیگه خونه ای نداری که کنارت شاد باشم و فکر نکنم یک روز نخواهی بود .

۹۸/۰۳/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی