fireopal

آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۶ شهاب
  • ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۳ موفق
  • ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۵ ساخت
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۲۸ بودن
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۱۸ حیف
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۲۵ ایمان

دور

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۸ ب.ظ
گاهی فکر میکنم پایان روزهای بی سامان من چطور خواهد بود این همه بهم ریختگی این همه دویدن و این همه دعا به کجا خواهد رسید .
دوست دارم فکر کنم همه چیز درست میشه همه چیز یک روز میاد برگردم به پشت سرم نگاه کنم و از ته دل لبخند بزنم به تک مشکلات طی شدم و احساس کنم رها شدم کاش مرحله بعد به سختی این مرحله از زندگیم نباسه .
وقتی وارد این بخش زندگیم شدم گیج بودم وسطاش شرخوش و از مرز وسط که رد شد دیوانه شدم هر روز افتادم هر روز سعی کردم روی پام بایستم هر روز تجربه کردم هر روز احساس کردم امروز دیگه پایانشه ولی نمی دونستم تا خط پایان خیلی مونده هر روز گیج چرخیدم و با روزها هماهنگ شدم یکجا به بعد ادما کلافه ام کردن دیوانه شدم فریاد زدم هر چند محق بودم ولی بشدت عذاب وجدان گرفتم ولی باز رها کردم و گاهی بعضی ها را بخشیدم به خاطر خودم کینه بار سنگینی روی دوشم گذاشته هنوز خودم رو نبخشیدم قلبم به ارامش نمی رسه گاهی حس میکنم ضربان قلب تند نشانه بیماری قلبی شاید ارث فقط چشمام رو ازم نگرفته باشه قلبمم ازم گرفته .
همه چیز خوبه و گاهی همه چیز بد امثال کنکور دارم و پراز دغدغه فکریم پر از اتفاقای حل نشده سال پیش یکبار از هم پاشیدم فکر میکردم دیگه نمیشه بلند سد ولی بلند شدم دوست دارم برم یه جای دور دورتر از همه شاید ندیدن ادما ارومم کرد شاید دوباره خودم شدم .

۹۷/۰۷/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی