fireopal

آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۶ شهاب
  • ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۳ موفق
  • ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۵ ساخت
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۲۸ بودن
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۱۸ حیف
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۲۵ ایمان

فیک

پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۲۹ ق.ظ

امروز مسیرم از ترمینا شهرمون عبور میکرد من چقدر خاطره دارم از همین یک نقطه روزهایی که سوار اتوبوس میشدم و تا خود قم اشک می ریختم و بعد خوابم میبرد وقتی دیدمش خیلی از روزهای زندگیم توی ذهنم مروز شد شادی ها غم ها و حتی لحظه ای که برای اولین بار سوار اتوبوس شدم و رفتم .

امروز کنار هیئت تکیه زده بودند چای میدادند یک لحظه یاد سال های گذشته افتادم که توی خوابگاه بودم و با دوستام رفتیم هفت تیر چای خوردیم چای دارچین یک مسجد توی هفت تیر هست معماری جالبی داره و همیشه دوست داشتم یکبار برم داخلش ببینم چطوریه .

این روزها مدام از خودم میپرسم برنامه جدیت برای آینده چیه میخوای چکار کنی هنوز جوابی پیدا نکردم.

یک ساعت فیک از یک پیج خریدم بعد از ایکه خریدم حس بدی بهش داشتم مدام فکر میکردم خیلی ضایع اس این و بندازم دستم بعد دیشب اصلش رو پیدا کردم با فیکش مو نمیزد دیگه اصلا شادروان شدم چرا آدم همیشه گرون بخره حالا فیک باشه ارزون باشه چه مشکلی داره اصلا اینقدر بهم چسبیده که امشبم باز داشتم فکر میکردم یکی دیگا هم بخرم پولم رو پس انداز کنم.

دختر داییم پیام داده دوباره قراره از دایی نمونه برداری کنند خودش دیوانه شده بود از یک طرف مریضی پدرش از طرف دیگه مسئله طلاقش ‌هر چقدر باهاش حرف زدم اروم نشد به قول مادرم شده اسفند روی اتش کاری جز دعا از ما برنمیاد هیچ کاری.

 

 

 

 

۹۸/۰۶/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی